جدول جو
جدول جو

معنی آهن کرسی - جستجوی لغت در جدول جو

آهن کرسی(هََ کُ)
سندان
لغت نامه دهخدا
آهن کرسی
سندان
تصویری از آهن کرسی
تصویر آهن کرسی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آهن کوبی
تصویر آهن کوبی
شغل و عمل آهن کوب، کوبیدن تسمه ها یا ورقه های آهنی بر روی شیروانی یا اتاق اتوبوس یا جای دیگر
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
آن آدمی:
بشیر آن کسی را که بودی نیاز
بدان خواسته دست بردی فراز.
فردوسی.
ترا آفرین از فریدون گرد
بزرگ آن کسی کو نداردش خرد.
فردوسی.
بزرگ آن کسی کو بگفتار راست
زبان را بیاراست و کژّی نخواست.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آهن کوبی
تصویر آهن کوبی
عمل آهن کوب، پیشه آهن کوب، دکان آهن کوب
فرهنگ لغت هوشیار
عمل و شغل کسی که در گاراژها برای محکم تر شدن اسکلت اتومبیلها محل اتصال اجزای اسکلت را با تسمه های آهن مجددا می پیوندد
فرهنگ لغت هوشیار
از توابع دهستان پایین خیابان لیتکو در بخش مرکزی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی